سفارش تبلیغ
صبا ویژن

وبلاگ شخصی پیمان زارعی


نگاهم که می کنی

ساده ام می انگاری ، فقط صورتم را می بینی

سیرتم پنهان است

ولی اشناست برای خودم

و اما حرف هایت

اشعار کهنه ام را نو کرد

تو در صورتم شادی می بینی

من غم را در درونم احساس می کنم

تو می پنداری هیچ نمی دانم

من علمی در درونم نهفته است

تو می بینی و می گذری

من می بینم و دل می بازم

تو شعرهایت را برای دل خود می گویی

من برای تو می سرایم

من میمیرم و تو

پشت سرت را نگاه نمی کنی

من بینهایت حرف دارم

تو می گویی بس است

پس دیگر هیچ ...

اما من به خاطر تو امده بودم

حال که نیستی ، پس وقت رفتن است

 


ارسال شده در توسط پیمان زارعی عمرآبادی

برگورستان گذر کردم کم و بیش    بدیدم قبر دولتمند و درویش

نه درویش بی کفن خفته در خاک   نه دولتمندبرده یک کفن بیش


ارسال شده در توسط پیمان زارعی عمرآبادی
<      1   2